افروغ: اعتراضات اخیر؛ جنبش اجتماعی نیست، شورش طردشدگان و خشم شهری است / راه برای حضور اکثریت جامعه بسته است
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۶۱۲۶۵
عماد افروغ درباره ریشه اعتراضات اخیر در کشور اظهار کرد: اعتراضات اخیر عقبه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دارد و درگذشت مرحوم مهسا امینی، جرقهای برای آغاز اعتراضات خیابانی بود.
وی معتقد است که اعتراضات اخیر جنبش اجتماعی نیست بلکه خشم شهری و شورش طردشدگان است. این اعتراضات می تواند بستری برای فراهم شدن جنبش دانشجویی نوظهور، واقعی و مستقل شود و این جنبش می تواند خواسته های متراکم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی توده ها را مطالبه کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل با عماد افروغ جامعه شناس و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی درباره ریشه اعتراضات خیابانی و راه برون رفت از این شرایط به شرح زیر است:
عماد افروغ درباره ریشه اعتراضات اخیر در کشور اظهار کرد: هم واقعیات جامعه ایران و هم تاریخچه رخدادهای مشابه کشور و هم برخی رویکردهای انتقادی در جامعه شناسی به ما می فهماند که این اتفاقات تکرار خواهد شد. درگذشت مرحوم مهسا امینی جرقه ای بود که موجب شکل گیری اعتراضات اخیر با یک عقبه ساخناری شد. البته اگر موضوع مشابه درگذشت مرحوم امینی در هر کشوری رخ می داد، خشمی را به همراه خود در برداشت. شما می توانید به کتاب «خشم شهری، شورش طردشدگان» رجوع کنید که حوادث مشابه در آمریکا، انگلستان، فرانسه، سوئد، یونان و ترکیه را به تصویر کشیده است. البته در این کشورها نیز بروز اعتراضات دارای عقبه بوده است که آن عقبه به نظام سرمایه داری و نابرابرای اجتماعی و طردشدگی های این نظام بر می گردد.
شاهد طردشدگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستیم
وی ادامه داد: ما هم در نظام خود شاهد نابرابری اقتصادی هستیم و سیاست های اقتصادی ما شبه سرمایه داری و نولیبرالیستی بوده است و سیاست های عدالت خواهانه موجهی را دنبال نکرده ایم. البته اعتراضات در ایران عقبه های سیاسی و فرهنگی نیز دارد و فقط شاهد طردشدگی اقتصادی نیستیم. سال هاست که یک قطبی شدن کاذب و تصنعی توسط گروه های سیاسی، آن هم در جامعه طیفی ایران کلید زده شده است و منشأ طرد شدگی های سه گانه مزبور نیز همین قطبی شدگی تصنعی و کاذب است. سیاست و قدرت اجازه نمی دهد که تکثر به جامعه ما بازگردد.
این جامعه شناس در تعریف خود از طردشدگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، تصریح کرد: جامعه ما چون یک جامعه طیفی است، متکثر هم هست و این تکثر نباید نادیده گرفته شود. در شرایط بحران یا انقلاب، تکثر فرهنگی میل به وحدت دارد اما بعد از سپری شدن این دوران، فرهنگ متکثر می خواهد به تکثر خود بازگردد، اما اگر سیاست این اجازه را ندهد یا تکثر فرهنگی را به بازی نگیرد، طردشدگی فرهنگی ایجاد می شود.
در توزیع مواهب اقتصادی نابرابری، انحصارطلبی و رانت خواری داریم
وی در ادامه با بیان اینکه به لحاظ اقتصادی علاوه بر بی عدالتی، در توزیع مواهب اقتصادی، نابرابری، انحصارطلبی و رانت خواری داریم، گفت: امتیازات به افراد خاص داده شده و اکثریت از این امتیازات طرد شده اند. براساس نظرسنجی سال ۹۸، فقط ۲۶ درصد جامعه گرایش سیاسی به دو جناح اصلاح طلبی و اصولگرایی دارد و ۷۴ درصد به این دو جناح گرایش ندارند. این آمارفقط نشان دهنده طردشدگی سیاسی نیست بلکه نشانه طردشدگی اقتصادی و فرهنگی هم هست.
راه برای حضور اکثریت جامعه بسته است
افروغ با اشاره به اینکه طردشدگی سیاسی به موضوع مشارکت بازمی گردد، خاطرنشان کرد: فرایند گزینش سیاسی در انتخابات یا سطوح پایین تر مشارکتی به شکلی است که راه را برای حضور اکثریت جامعه بسته است. جالب اینجاست که هرگاه نامزدهای انتخابات، متکثر بودند شاهد حضور اکثریت بوده ایم، چون جامعه طیفی و متکثر می خواهد نمود فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشته باشد اما با مقاومت قدرت رسمی روبرو شده است. از سوی دیگر اقتصاد رانتی و تمرکزگرایی در اداره کشور نیز مانع دیگری برای تکثرگرایی است.
این جامعه شناس معتقد است: چون اصلاح ساختاری رخ نمی دهد باید منتظر تکرار این اعتراضات باشیم. اینکه بگویند مناظره و گفت وگو کنیم، گام اول است و باید ببینیم که آیا این گام اول اقدامات عملی جهت مقابله با طردشدگی و انجام اصلاحات ساختاری دربردارد یا خیر؟
اعتراضات می تواند بستری برای فراهم شدن جنبش دانشجویی شود
افروغ با استقبال از کشیده شدن اتفاقات اخیر به صحن دانشگاه های کشور، بیان کرد: اگر دانشگاه بداند چه رسالتی بر دوش دارد، شاهد تغییر رویه های جاری کشور خواهیم بود و به جای آنکه سیاست و اقتصاد به علم خط بدهد، این علم و فرهنگ است که به سیاست و اقتصاد خط خواهد داد. این اعتراضات می تواند بستری برای فراهم شدن جنبش دانشجویی نوظهور و مستقل شود. البته در گذشته هم تا حدودی این جنبش را داشته ایم اما به گروه های سیاسی وابسته شد و مستقل نماند و به جای اینکه نقش روشنفکری و سوژه نقد را ایفا کند، به ابژه نقد و ابزار استیلای صاحبان قدرت تبدیل شدند و همین مبنای سقوطشان شد. اما اگر دانشجویان متوجه شوند چه رسالتی به عنوان جنبش اجتماعی و دانشجویی بر دوش دارند، می توانند خلأ روشنفکری ما را از طریق گفت و گو پر کنند. اهل علم که نباید فحاشی و ناسزاگویی کنند بلکه باید وارد گفت و گو شوند. گفت و گو هم برای خود ابزار و آدابی دارد.
طردشدگی، آمادگی اولیه را برای اعتراض خیابانی فراهم کرده است
وی تاکید کرد: جنبش دانشجویی باید احیا شود تا بتواند مطالبات بر حق توده ها را دنبال کند. اکنون توده نمی داند در خیابان چه می خواهد. یک جرقه موجب شده است که به خیابان بیابد و خواسته های متراکم خود را نمی شناسد اما جنبش دانشجویی مستقل می تواند خواسته های متراکم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی توده رامطالبه کند. فوت مهسا امنینی جرقه اعتراضات اخیر بود اما اعتراضات عقبه دارد و طردشدگی، آمادگی اولیه را برای اعتراض خیابانی فراهم کرده است. راه برون رفت از این شرایط هم این است که اصلاحات ساختاری انجام شود و طردشدگی پایان یابد.
اعتراضات اخیر خشم شهری و وشورش طردشدگان است
افروغ در پایان گفت: اعتراضات اخیر جنبش اجتماعی نیست بلکه خشم شهری و شورش طردشدگان است. این اعتراضات اگر می خواهد به حنبش تبدیل شود باید دارای رهبری، سازماندهی، انسجام ایدئولوژیک شود، عقبه داشته و درون زا باشد. این اتفاقات تا به درون گره نخورند، به جنبش عظیم اجتماعی تبدیل نمی شوند.
بیشتر بخوانید :
هشدارهای متفاوت «چریک پیر» / بهزاد نبوی: نه میتوانیم با براندازها، همراهی کنیم،نه وضعیت حاکم را قبول داریم/معترضان امروز، به حرف سیاسیون گوش نمیدهند
خبرگزاری دولتی روسیه خطاب به مسئولان ایران: به حرف جوانان گوش دهید ،آنها را به آغوش خود برگردانید/ مقصران ناکارآمدی از رسانهها جامعه را ملتهب می کنند
لاریجانی : نباید بار حجاب را به نیروی انتظامی و بسیج محول کرد / با کم حجابی برخی افراد حادثهای رخ نداده / همه از خشونت و آشفتگی امنیتی آسیب می بینند
مطهری : فضای هرگونه نقدی را بسته ایم / جوانان و نوجوانان را نمی بینیم / حق اعتراض و گفت و گو برای آنها قائل نیستیم
تحلیل حجاریان از «تغییر گرانیگاه مطالبات آنی جامعه از «سیاست» به «حق شهروندی» / ماجرا چیست؟ / به کجا میرویم؟
حداد عادل: باید غفلت گذشته خود درباره زنان را جبران کنیم/ باید ارزیابی شود ، اشتباهات ما چه بوده و به تغییر روش در چه حوزههایی نیاز داریم
۲۱۲۲۰
کد خبر 1687454منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تجمعات اعتراضی عماد افروغ راهپیمایی ها و تجمعات طردشدگی اقتصادی فرهنگی و سیاسی اعتراضات اخیر جنبش دانشجویی جنبش اجتماعی حضور اکثریت خشم شهری گفت و گو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۱۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیرات سلوکیان بر خاورمیانه: از تاثیر بر هنر و فلسفه تا مواجهه با شورش یهودیان
فرارو- روایت غالبا گفته شده از خاورمیانه مملو از ظهور و سقوط امپراتوریهایی مانند هخامنشیان، عباسیان و عثمانیها است. تسخیر امپراتوری ایران هخامنشی توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح یکی دیگر از فصلهای معروف است. با این وجود، قدرت قابل توجهی که پس از مرگ اسکندر مقدونی پدیدار شد و خود را در قالب امپراتوری سلوکی به نمایش گذاشت تا حد زیادی مبهم باقی مانده است.
به گزارش فرارو به نقل از فِر آبزرور، سلوکوس یکم نیکاتور یکی از ژنرالهای اسکندر مقدونی سلسله پادشاهی وسیعی را ایجاد کرد. او دیگر جانشینان اسکندر که مجموعا به نام دیادوچی شناخته میشوند پس از آن که پردیکاس نائب السلطنه منتخب اسکندر نتوانست قدرت را حفظ کند برای قلمروی درون امپراتوری با یکدیگر رقابت کردند. هنگامی که گرد و غبار فرو نشست سلوکیان خود را در میانه کنترل سهم امپراتوری یافتند. قلمرو امپراتوری سلوکی در دوران اوج خود از آناتولی (ترکیه امروزی) تا دره سند در هند امتداد داشت.
سلوکیان علیرغم تسلط جغرافیایی و نفوذ پایدار اغلب در بحثهای خاورمیانه به سطح پاورقی تنزل داده میشوند. آنان تحت الشعاع همتای خود در مصر یعنی بطلمیوس یکم سوتر فرمانروای مصر و از سرداران اسکندر مقدونی قرار گرفته اند که در غرب به خاطر جمع آوری کتابخانه اسکندریه و به دلیل سوء استفادههای کلئوپاترا آخرین عضو دودمان خود مشهور هستند. این غفلت منجر به شکاف قابل توجهی در درک ما نسبت به سلوکیان شده است. این در حالیست که امپراتوری سلوکی نقش مهمی در شکل دادن به خاورمیانه هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی داشته است.
معماران جهان هلنیستیتاثیر سلوکیان بسیار فراتر از میدان جنگ بود. آنان نقش مهمی در پر کردن شکاف بین اروپا و هند، تقویت تبادل فرهنگی و شکل دادن ناخواسته به جهان از طریق تعامل خود با سایر امپراتوریهای قدرتمند داشتند. سلوکیان وارث سنت فرهنگی وسیع هلنیستی بودند. این تاثیر در پروژههای معماری بزرگ آنان که با ترکیبی از سبکهای یونانی، بین النهرینی و مصری مشخص میشود آشکار شد. شهرهایی مانند انطاکیه پایتخت آنان دارای فضاهای عمومی چشمگیر، خیابانهای ستون دار و معابدی بود که با مجسمههایی به سنت یونانی تزئین شده بودند.
معماران سلوکی با تمرکز بر چیدمانهای هندسی و امکانات شهری نقشی کلیدی در توسعه شهرسازی ایفا کردند. سلوکیان در فلسفه جریانهای فکری جهان هلنیستی را پذیرفتند. اپیکوریسم، رواقی گرایی و شک گرایی همگی تحت حمایت آنان شکوفا شدند و دانشمندان را به سوی خود جذب کردند و بحثهای پرشوری را پرورش داد.
یکی از مهمترین کمکها توسط مگاستنس سفیر، مورخ و جغرافیدان یونانی سلوکی مستقر در پاتالی پوترا پایتخت باشکوه چاندراگوپتا مائوریا پادشاه هند در قرن سوم پیش از میلادی انجام شد. اثر مگاستنس که به عنوان یکی از اولین اروپاییها درباره هند نوشته بود به سنگ بنای شناخت شبه قاره هند تبدیل شد.
گزارشهای او علیرغم سوگیریهای بالقوه ذاتی در دیدگاه هر سفیری کماکان منابع ارزشمندی از اطلاعات است. مشاهدات دقیق مگاستنس در مورد جامعه هند از جمله سیستم پیچیده کاست، نقش فیلها در جنگ و ساتی (خودسوزی بیوه ها) و هم چنین سیاست و جغرافیا دریچهای برای اروپاییها به دنیای ناشناخته قبلی فراهم کرد. کار مگاستنس به مبنایی برای نویسندگان بعدی مانند استرابون نویسنده کتاب جغرافیای استرابو تبدیل شد. این روند تصور اروپاییان از هند را برای قرنهای آینده شکل داد. استرابون به توصیفات مگاستنس از موجودات عجیب و غریب اشاره کرد احتمالاً تفسیرهای نادرست از حیوانات واقعی یا شیوههای فرهنگی که به فانتزیهای اروپایی در مورد شرق عجیب و غریب دامن زد.
سلوکیان ممکن است نام آشنا نباشد، اما میراث ماندگار آنان غیرقابل انکار است. آنان تسهیل کننده تبادل فرهنگی، تامین کنندگان دانش و حامیان هنر، معماری و فلسفه بودند. نفوذ آنان از مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی فراتر رفت و اثری پاک نشدنی در دنیای باستان بر جای گذاشت.
شورش یهودیان علیه سلوکیانبا این وجود، شاید ماندگارترین میراث سلوکیان از تعامل آنان با مردمی کوچک، اما باستانی در گوشه جنوب غربی امپراتوری شان ناشی میشود: یهودیان.
سلوکیان در قرن دوم پیش از میلاد بر یهودیه سایه طولانی انداختند. تحت سلطنت ظالمانه "آنتیوخوس چهارم اپیفانس" که به دلیل سیاستهای مذهبی ظالمانه و نامنظم خود لقب اپیمانس (دیوانه) برای او به کار برده شد او اتباع یهودی خود را به شدت آزرده خاطر ساخت. او معبد دوم یهودیان در بیت المقدس را مورد هتک حرمت قرار داد، مجسمه زئوس را ساخت و پرستش خدایان یونانی را اجباری کرد. او با ترویج زبان و آداب و رسوم مذهبی یونانی به دنبال یونانیزه کردن یهودیه بود. این شامل سرکوب اعمال سنتی یهودیان مانند ختنه و برگزاری شبات (تعطیلی روز شنبه یهودیان) و حمله مستقیم به هویت و ایمان یهودی میشد.
این ظلم او آتش شورش یهودیان را برانگیخت. در روستای کوچک مودین یک کاهن یهودی به نام "متاتیاس مکابئوس" و پسران اش از اجرای احکام آنتیوخوس خودداری ورزیدند. سرپیچی آنان باعث خیزش گسترده تری شد. شورش مکابیان در گرفت."یهودا مکابئوس" برجستهترین پسر متاتیاس به عنوان یک رهبر کاریزماتیک ظاهر شد و جناحهای مختلف یهودی را علیه دشمن مشترک متحد کرد.
شورش مکابیان از میدان نبرد فراتر رفت. این مبارزه برای جوهر یهودیت بود. این دوره تاثیر عمیقی بر اندیشه و هویت یهودی داشت. آسیب ناشی از آزار و شکنجه یهودیان تسوط سلوکیان باعث ایجاد متون آخرالزمانی مانند کتاب دانیال و کتاب خنوخ شد. این آثار مضامین قضاوت الهی، رنج عادلانه، و رهایی نهایی را بیان میکردند.
امپراتوری تضعیف شده سلوکی فرصتی را برای رومیان فراهم کرد که از آن درگیری برای گسترش نفوذ منطقهای خود استفاده کنند. رومیان با استفاده از یهودیه به عنوان مهرهای در جنگ قدرت سلوکیان را تضعیف کردند. در قرن اول پیش از میلاد مسیح رومیان بر آناتولی، سوریه و فلسطین مسلط شدند. در حالی که یهودیه بر روایت مبارزات سلوکیان در غرب تسلط دارد مرزهای شرقی آن امپراتوری نیز با چالشهایی مواجه بود.
در سرزمینهای ایرانی شان شورشهایی که با هدف احیای آداب و رسوم ایرانی انجام میشد و تهدیدی مهم محسوب میشد. در نهایت، سلوکیان نتوانستند کنترل ایران را حفظ کنند و راه را برای ظهور سلسلههای بومی اشکانی و ساسانی هموار ساختند. این امر زمینه را برای تقسیم خاورمیانه بین امپراتوریهای رقیب روم و ایران فراهم کرد الگویی که تا هفت قرن بعد از فتح شام و ایران توسط اعراب مسلمان تغییری پیدا نکرد.